عشق تو چون
زد رقم بی سروسامانی ام
شعله به
عالم زند شور پريشانی ام
شب همه شب
تا سحر شعله کشم از غمت
شعله کشم
از غمت لعل بدخشانی ام
مست نگاه
توأم غرقه به دريای چشم
غرقه به
دريای چشم يوسف کنعانی ام
چشم تو از
من ربود صبر و توان و قرار
پرسه به هر
سو زنم، باد بيابانی ام
نای دلم می
زند بوسه به موج عطش
زانکه دود
خون تاک در رگ توفانی ام
آينه در
آينه نقش تو را زد رقم
تا به
کدامين مسير باز بچرخانی ام
خيره به
آدينه ام تا که نمايان شوی
در دل
آدينه ها چند بسوزانی ام
احمدرضا
کيماسی